۲۴ تیر ۱۳۸۸

معمار کج

«خشت اول چون نهد معمار کج»
خشت دوم می‌شود ناچار کج

«تا ثریا می‌رود دیوار کج»
با ثریا می‌شود معمار کج!

«یار بد بدتر بود از مار بد»
البته وقتی نباشد مار کج!

هرچه در دنیای عادی هست راست
هست در اطرافمان بسیار کج

شاطر و سلمانی و خیاط کج
پادو کج، قصاب کج، نجار کج

کج مهندس، کج مربی، کج مدیر
کج پزشک و نرس کج، بیمار کج!

درس کج، شاگرد کج، استاد کج
فکر کج، گفتار کج، رفتار کج

راه کج، راننده کج، مقصود کج
می‌رسد قطعا به منزل بار کج!

بس که خم شد پشت گلدان تارزن
شد پس از اجرای زنده تار کج!

مثل یوزارسیف و مثل شهریار
می‌شود حتما عمر مختار کج!

بی‌تعارف من، شما، ایشان، همه
فرد گمنام و سوپراستار کج

مشتری، کالا، فروشنده، دکان
هرچه می‌بینم در این بازار کج

دایره وقتی نباشد خوب گرد
بوده حتما سوزن پرگار کج

«درد ما را نیست درمان الغیاث»
قبله هم با عرض استغفار کج!
***
مکتب نابی‌است کج‌دار و مریز
تا ابد ما را نگه‌می‌دار کج...!

۱ نظر:

Unknown گفت...

در یک وبلاگ دیدم نوشته بودید اسلام نحوه ی پوشش را معین نکرده ، اتفاقا کرده و در قرآن هم هست ولی کامل ترش رو امامان و پیامبر مشخص کردند چون در قرآن به تفسیر نیامده ...